آرزو دارم تمام عمر را

بیدکردو با نداری سر کنم

قصه عشق وطن را دم به دم

باز گویم مو به مو از بر کنم

واسپارم خود در آن گوهر زمین

عمر رفته باز هم از سر کنم

توی باغ پردرختان وطن

با می انگور لبانی تر کنم

لم بدم در سایه سار خستگی

اندکی می در ته ساغر کنم

سرکشم من آن شراب زندگی

خستگی را از تن خود در کنم

وارهانم خود از این قید و قیود

جملگیشان یک به یک پرپر کنم