اقوام بیدکردوییه

اقوام و فامیل های متعددی در این روستا زندگی می کنند که خاستگاه اصلی بعضی از آنان کاملا محرز و مشخص نیست و هر کدام از این فامیل ها خود را ساکنان اولیه این روستا می دانند اما آن گونه که درتواریخ مستند دوره صفویه سال ۹۲۰هجری قمری ثبت گردیده است طوایف افشار در سال ۹۱۷هجری قمری به این منطقه کوچانده شده اند و این نواحی به عنوان تیول به آنان واگذار شده است. افشارها همواره سپاهی جنگی به همراه افشارهای ساکن در نقاط دیگر ایالت کرمان، در اختیار حکومت صفویان می گذاشتند. طوایف افشار ساکن در بیدکردو شامل: صفی قلی اولادی(شامل فامیل هایی با پیشوند صفی)، آل کسلو(فامیل جعفرآقایی)، قره قویونلو(فامیل های طغرلی و ابراهیمی) جلالو(فامیل شیخ پور) فارسی مدان (فامیل آرمند) سیاه دو( سنجری) و محسنی تکلو می باشند

اما اقوام فارس ساکن در بیدکردو شامل: محسنی (اصالتی گوغری)، رضایی(لک)، صادقی، مرادی(کر) و رحیمی نژاد هستند.

در زردشت(نام محله ای در بیدکردو) فامیلهای سنگ پهنی، شیبانی، کاظمی، صادقی زندگی می کنند.

موقعیت جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بیدکردوییه

روستای بیدکردوئیه در حدود 25 کیلومتری شمال غرب بافت و در مسیر بافت – گوغر و سیرجان - گوغر واقع شده است. وجه تسمیه بیدکردو به احتمال زیاد برگرفته از موقعیت مناسب آن برای کشاورزی و وجود درختان بید و گردو باشد، اما این فقط یک احتمال است و کسی یا کسانی از پیشینیان نیز نتوانست در این راه کمکی بکند. بیدکردو دارای قناتی است که در گذشته به قنات ناصرآباد مشهور بوده است و این که این قنات کی و چه زمانی دایر گردیده است مشخص نیست و در آینده تحقیقاتی نسبت به این موضوع صورت خواهد گرفت و از هر کسی که بتواند ما را در این راه یاری کند صمیمانه استقبال خواهیم کرد.

این روستا یکی از روستاهای خوش آب وهوای شهرستان بافت است که باغهای وسیع و درختان گردو و سپیدار(چنار) آن منظره زیبایی را خلق نموده است که چشم هر بیننده ای را جلا می بخشد. جمعیت این روستا در دهه هفتاد، به حدود 1200 نفر رسید و در آن زمان یکی از روستاهای پرجمعیت شهرستان بافت بود. حتی مهاجران زیادی را از روستاهای اطراف پذیرا شد اما بنا به دلایلی که در ذیل به آنها اشاراتی می شود جمعیت روستا به یکباره رو به کاهش نهاد و جز کهنسالان و کشاورزان کسی در آنجا نماند. از جمله دلایل کاهش جمعیت در بیدکردو:

1- خشکسالی: متاسفانه استان کرمان یکی از استانهایی است که میزان بارندگی سالانه در آن بسیار کم است و در طی دهه های گذشته، این استان در اثر کمبود بارندگی های متواتر، دچار خشکسالی شده و بالطبع بافت و بیدکردو نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. با توجه به اینکه معیشت اهالی بیدکردو بیشتر از طریق کشاورزی و دامپروری است لذا خشکسالی عاملی در جهت مهاجرت اهالی به شهرهای اطراف مخصوصا سیرجان شد تا شاید روزی خود را در جای دیگر بجویند. یک( ضرب المثل ؟؟) مشهور هست که میگه : علاوه بر دست تقدیر یک شست تقدیر نیز هست که عجیب به سوی ماست__>"

2- بیکاری: خشکسالی های پی در پی باعث بیکاری کشاورزان شد و مضاف بر آن جوانان تحصیلکرده و جویای کار شانسی را برای ماندن در روستا برای خود نیافته و با توجه به تحصیل آنان در مقاطع بالا در حقیقت بیدکردو جایی برای ماندن نبود و این بود که به شهرهای اطراف مهاجرت می کردند و این باعث رشد منفی جمعیت در بیدکردو می شد. یکی از آرزوهای بزرگ جوانان یافتن کار و کسب درآمد و خریدن زمین در شهرک رزمندگان بود که البته هماکنون به نجف شهر تقلیل یافته است.

3- بی مهری و در واقع سیاست: روستای بیدکردو با توجه به پتانسیل های موجود از جمله: نزدیکی به شهرهای بافت و سیرجان و قرار گرفتن در مسیر این دو شهر و نیز واقع شدن در حاشیه رودخانه پر آب زردشت و موقعیت غیر قابل انکار این روستا جهت کشاورزی متاسفانه دچار سیاستزدگی شد و با توجه به عدم حمایت از کاندیدا و نمایندگانی همواره مورد اجحاف واقع گردیده است. مسئولین می توانستند با پیگیری احداث سد زردشت، این روستا و روستاهای اطراف را نجات دهند و از مهاجرت بی رویه اهالی این مناطق ممانعت نمایند اما اینگونه نشد تا کماکان بیدکردوئی ها، همچنان در آرزوی دست نایافتنی(سد زردشت) عمری به سر آرند!!!!

ادای دین

  1. درود بر بیدکردوییها و تمامی کسانی که به نوعی با این دیار مرتبط بوده اند. اینجانب در صدد هستم تا با راه اندازی این وبلاگ، ضمن شناساندن فرهنگ و رسوم ، البته به کسانی که از رسوم این منطقه آگاهی چندانی ندارند و نیز مرور خاطرات و تداعی آنان به کسانی که از این دیار خاطراتی دارند به نوعی نسبت به زادگاهم ادای دینی نموده باشم.
  2.